تعداد نشریات | 41 |
تعداد شمارهها | 1,122 |
تعداد مقالات | 9,584 |
تعداد مشاهده مقاله | 17,386,734 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,133,549 |
برآورد نرخهای بهینه مالیات بر مصرف و تورم در اقتصاد ایران: کاربردی از الگوریتم ژنتیک | ||
پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی | ||
مقاله 7، دوره 11، شماره 44، مهر 1400، صفحه 163-137 اصل مقاله (415.95 K) | ||
نوع مقاله: پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30473/egdr.2020.51133.5650 | ||
نویسندگان | ||
مهرنوش کلانی مهابادی1؛ مجید صامتی* 2؛ حسین شریفی رنانی3 | ||
1دانشجوی دکتری رشته علوم اقتصادی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران | ||
2دانشیار دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، ایران | ||
3دانشیار گروه اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران | ||
چکیده | ||
تأمین رفاه اجتماعی یکی از دغدغههای اساسی سیاستگذاران در جوامع مختلف میباشد. و از آنجا که تأمین مالی مخارج دولت، ارتباط تنگاتنگی با تأمین رفاه اجتماعی جوامع دارد لذا این مسئله نیز میتواند از اهمیت خاصی برخوردار باشد. با در نظر گرفتن هزینههای رفاهی اعمال مالیات بر مصرف و تورم، دولت برای تأمین مالی کسری بودجه خود باید نرخهایی از مالیات بر مصرف و تورم را اعمال نماید که هزینه نهایی رفاه اجتماعی حداقل گردد. از اینرو در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از مدل تأمین مالی بهینه مخارج دولت منکیو نرخ بهینه مالیات بر مصرف و تورم استخراج گردد. در ابتدا به منظور محاسبه هزینه رفاه اجتماعی مالیات بر مصرف، محاسبه کششهای قیمتی و درآمدی هشت گروه کالایی از طریق سیستم مخارج خطی (LES) و روش رگرسیون به ظاهر نامرتبط (SUR) برای دوره 96-1376 صورت میگیرد و در مرحله بعد از طریق کالیبراسیون مدل نرخهای بهینه مالیات بر مصرف روی گروههای کالایی و نرخ بهینه تورم با استفاده از روش الگوریتم ژنتیک، استخراج میگردد. یافتههای تحقیق نشان میدهد نرخ بهینه مالیات برای گروههای کالایی با کشش قیمتی و درآمدی پایینتر، مقدار کمتری است؛ با افزایش رویکرد توزیعی به مدل، نرخهای بهینه مالیات برای گروه کالاهای ضروری و نرمال کاهش یافته و برای گروه کالاهای لوکس افزایش مییابد و پراکندگی نرخهای بهینه مالیاتی نیز بیشتر میگردد؛ گرچه در تمام سطوح نرخهای پارامتر گریز از نابرابری اجتماعی سیستم چندنرخی مالیاتی تأیید میگردد. نرخ بهینه تورم نیز عددی تقریباً نزدیک به 1/0- است که قاعده بهینه فریدمن را تأمین مینماید. | ||
کلیدواژهها | ||
هزینه نهایی رفاه اجتماعی؛ نرخ بهینه مالیات بر مصرف؛ نرخ بهینه تورم؛ الگوریتم ژنتیک | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Estimation of Optimal Rates of Consumption Tax and Inflation in Iran: Application of Genetic Algorithm | ||
نویسندگان [English] | ||
mehrnoosh kalani1؛ majid sameti2؛ hossein sharifi renani3 | ||
1Ph.D. Student of Economics, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran | ||
2Associate Professor of Economics, Department of Economics, University of Isfahan, Iran | ||
3Associate Professor of Economics, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran | ||
چکیده [English] | ||
Social welfare is one of the policymakers’ main challenges in different societies, and as financing government expenditures is closely related to social welfare, this issue can be very important. Considering welfare cost of consumption and inflation taxation, the government must implicit tax rates on consumption and inflation to finance budget deficit that may minimize the marginal cost of social welfare. This study calculates optimal tax rates on consumption and inflation using the optimal financing model Mankiw. At first, the research calculates price and income elasticity of eight groups of commodities based on the linear expenditure system (LES) and seemingly unrelated regression (SUR) from 1996 to 2016 to calculate the social welfare cost of consumption tax. And then a calibration method calculates the optimal consumption tax rates model on the commodity groups and the optimal inflation rates using the genetic algorithm method. The research shows that the optimal tax rate is lower on commodity groups at a lower price and income elasticity. The optimal tax rate on the essential and normal goods groups is reduced by increasing loss distribution approach, and that is increased on the luxury goods groups and there is also an increase in the scatter of the optimal tax rates. However, multi-rate tax system is approved at all levels of escape rates for parameters. The optimal tax rate is also close to -0/1 which supports Friedman’s optimal rule. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Optimal financing of government expenditure, optimal rates of consumption tax, Optimal rates of inflation | ||
مراجع | ||
اخباری، محمد (1387). "کاربرد الگوریتم ژنتیک در ترکیب پیشبینیهای تورم". مجموعه پژوهشهای اقتصادی اداره بررسیها و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران.
اسماعیلنیا، علی اصغر (1375). "تعیین مالیات تورمی در اقتصاد ایران". مجله برنامه و بودجه، شماره 13 و 14، 74-47.
امیری، هادی؛ شهنازی، روحالله و دهقان شبانی، زهرا (1391). "اقتصاد بخش عمومی". تهران، انتشارات سمت، پاییز 1391، جلد اول.
ایزدخواستی، حجت (1392)."تحلیل تأثیر مالیات تورمی بر تخصیص منابع و رفاه: مطالعه موردی اقتصاد ایران". پایاننامه دکتری، دانشگاه اصفهان، دانشکده علوم اداری و اقتصاد.
ایزدخواستی، حجت؛ صمدی، سعید و دلالی اصفهانی، رحیم (1394). "تحلیل تأثیر مالیات تورمی بر تخصیص منابع و رفاه در اقتصاد ایران: ارائه یک الگوی رشد درونزای نئوکلاسیکی با لحاظ کردن فراغت و اثرات جانبی تولید". مجله تحقیقات اقتصادی، دوره 50، شماره 2، 280-253.
باجلان، علی اکبر (1386). "تعیین نرخهای بهینه مالیات بر کالاها و خدمات". پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده اقتصاد.
پورمقیم، سیدجواد؛ نعمتپور، معصومه و موسوی، میرحسین (1384). "عوامل مؤثر بر وصول درآمدهای مالیاتی". پژوهشنامه اقتصادی، شماره 17، 188-161.
جعفری صمیمی، احمد (1388). "اقتصاد بخش عمومی". تهران، انتشارات سمت، جلد اول.
جعفری صمیمی، احمد و تقینژاد عمران، وحید (1383). "رابطه بین تورم و رفاه: مطالعهای تجربی در اقتصاد ایران". فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، شماره 14، 88-59.
جعفریه، حمید و بابایی، مرتضی (1394). "تأثیر متغیرهای کلان اقتصاد بر کسری بودجه دولت". پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز.
جعفریه، حمیدرضا (1385). "شبکههای عصبی و الگوریتمهای ژنتیک در تجارت". مجله تدبیر، شماره 177، 49-36.
دادگر کرماجانی، یدالله (1378). "مالیه عمومی و اقتصاد دولت". تهران، انتشارات مؤسسه فرهنگی هنری بشیر علم و ادب، چاپ اول.
زائری، محمد و ندری، کامران (1392). "محاسبه هزینه رفاهی تورم در ایران". فصلنامه راهبرد اقتصادی، شماره دوم، 70-39.
سامتی، مرتضی؛ صامتی، مجید و جعفری، غلامحسین (1384)، "عدم تعادلهای مالی دولت و نرخ تورم در ایران". فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، شماره 24، 116-95.
شفیعیزاده، مینا؛ دلالی اصفهانی، رحیم و واعظ برزانی، محمد (1393). "مقایسه هزینههای رفاهی مالیات حقالضرب و مالیات بر مصرف با رویکرد خرید نقدی". فصلنامه مدلسازی اقتصادسنجی، سال اول، شماره سوم، 65-43.
صامتی، مجید و ایزدی، سعیده (1394). "اثر هزینههای رفاهی تورم بر دهکهای هزینهای مختلف خانوارهای شهری استان اصفهان". پژوهشهای اقتصادی ایران، سال نوزدهم، شماره 59، 152-117.
صامتی، مجید؛ امیری، هادی و ایزدی، سعیده (1394). "تأثیر نرخهای بهینه مالیات غیرمستقیم بر رفاه اجتماعی در ایران". فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، سال پانزدهم، شماره چهارم، 73-51.
غفاری، هادی؛ پورکاظمی، محمد حسین؛ خداداد کاشی، فرهاد و یونسی، علی (1395). "نرخ بهینه مالیات به عنوان ابزار سیاست مالی". پژوهشنامه مالیات، شماره 29، 66-33.
فراهتی، محبوبه (1398). "تغییرات درآمد-خنثی در ساختار مالیاتی و رشد اقتصادی در ایران". فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی، دوره 9، شماره 35، 136-121.
قنبری، مهرداد؛ امیری، کیومرث؛ انواری رستمی، علی اصغر و جمشیدی نوید، بابک (1398). "شناسایی و ارزیابی مؤلفههای نظام مالیاتی سازگار با توسعه اقتصادی کشور با استفاده از روش ترکیبی دلفی و تصمیمگیری چند معیاره". فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی، دوره 10، شماره 37، 86-65.
قیاسوند، محمد (1384). "کاربرد تئوری مقداری پول در ایران". پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه اصفهان، دانشکده علوم اداری و اقتصاد.
کالیز، جان و جونز، فیلیپ (1972). "مالیه عمومی و انتخاب عمومی". ترجمه الیاس نادران، آرش اسلامی و علی چشمی، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول، جلد دوم.
کریمزاده، مصطفی (1392)،"تحلیل و ارزیابی الگوی پولی سیدراسکی در اقتصاد ایران". فصلنامه تحقیقات مدلسازی اقتصادی، شماره 15، 207-179.
کینز، جان مینارد (1936). "نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول". ترجمه منوچهر فرهنگ، تهران، انتشارات نشر نی، چاپ سوم.
مداح، مجید؛ شفیعی نیک آبادی، محسن و سمیعی، ندا (1395). "بررسی و تعیین نرخهای بهینه مالیاتی متناسب با سطح بهینه تقاضای کالای عمومی". پژوهشنامه مالیات، شماره 30، تابستان 95، 105-65.
مرادی، علیرضا (1390). "هزینه رفاهی تورمی ناشی از حقالضرب در اقتصاد ایران". فصلنامه اقتصاد کاربردی، سال دوم، شماره پنجم، 97-79.
مرزبان، حسین و صارم، مهدی (1394)، "بررسی هزینههای رفاهی مالیات حقالضرب و مالیات بر مصرف". فصلنامه پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، سال بیست و سوم، شماره 74، 192-171.
موسوی جهرمی، یگانه (1376). "بررسی اقتصادی مالیات بر مصرف در ایران". رساله دکتری اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات.
هژبرکیانی، کامبیز؛ غلامی، الهام و جواد نوبخت سیاهرود کلایی (1391). "برآورد نرخ بهینه مالیات بر ارزش افزوده در ایران: کاربردی از الگوی دایموند-میرلس". مجله تحقیقات اقتصادی، دوره 47، شماره 2، 79-61.
Ackley, D. II. (1987). “A Connectionist Machine for Geneic Hillclimbing”. Kluwer, Bosto M.A.
Ahmad, E. & Stern, N. (1984). “The Theory of Reform and Indian Indirect Taxes”. Journal of Public Economy, 25(1), 259-298.
Albert, Y. Z. (2006). “Handbook of Bioinspired Algorithms and Applications”. Taylor & Francis Group, LLC.
Asano, S., Luiza, A. & Barbosa, N. (2003). “Optimal Commidity Taxes for Brazil Based on AIDS”. Revista Brazileira de Economia, 58(1), 112-138.
Atkinson, A. & Stiglitz, J. (1972). “The Structure of Indirect Taxation and Economic Efficiency”. Journal of public Economics, 11(1), 33-55.
Bailey, M. J. (1956). “The Welfare Cost of Inflationary Finance”. Journal of Political Economy, 64(2), 93-110.
Blacklow, P. & Ray, R. (2012). “Optimal Commidity Taxes in Australia”. The Australian Economic Review, 35(1), 77-101.
Braun, R. A. (1994). “How Large is the Optimal Inflation Tax”. Journal of Monetary Economics, 34(2), 201-214.
Diamond, P. A. & Mirrlees, J. A. (1997). “Optimal Taxation and Public Production”. American Economic Review, 61(4), 261-278.
Eshelman, L. J. & Schaffer. J. D. (1993). “Real-Coded Genetic Algorithms and Interval Schemata”. Journal of Genetic Algorithms, 2(1), 187-202.
Friedman, M. (1953). “Discussion of the Inflationary Gag, in Essays in Positive Economics”. Chicago University, Chicago Press.
Fukushima, T. (2017). “Some Empirical Evidence on Demand System an Optimal Commidity Taxation”. The Japanese Economic Review, 57(2), 50-68.
Goldberg, D. E. (1975). “Genetic Algorithms in Search, Optimization and Machine Learning”. Addison-Wesley, WokiJ.
Heady, C. J. & Mitra, P. K. (1980). “The Computation of Optimum Linear Taxation”. Review of Economics Studies, 37(4), 567-585.
Heathcate, J. & Tsujiyama, H. (2019). “Optimal Taxation: Mirrlees Meets Ramsey”. Report of Federal Reserve Bank of Minneapolis, 1-35.
Hinterding, R. (1995). “Gaussian Mutation and Self-Adaption for Numeric Algorithms”. In: Proceedings of the International Conference on Evolutionary Computation, 1(4), 384-402.
Hitoshi, F., Nobuyuki, O. & Hiroshi, U. (2008). “Optimal Inflation for Japan Economy”. Journal of the Japanese and International Economies, 22(3), 439-475.
Ho, W. M., Zeng. J. & Zang, J. (2007). “Inflation Tax and Welfare with Externality and Leisure”. Journal of Money, Credit and Banking, 39(1), 105-131.
Holland, G. (1975). “Adaptation in Naural and Artificial Systems”. University of Michigan Press, Ann Arbor, Hingham, England.
Lu, C. & Chen, B. )2011(. “The Dynamic Welfare Cost of Seignorage Tax and Consumption Tax in a Neoclassical Growth Model with a CIA Constraint”. Journal of Macroeconomics, 33(2), 247-258.
Lucas, R. E. (2000). “Inflation and Welfare”. Econometrica, 83(4), 908-931.
Mankiw, N. (1987). “The Optimal Collection of Seigniorage”. Journal of Monetary Economics, 20(3), 327-341.
Mansoorian, A. & Michelis, L. (2006). “The Transition to a New Inflation Rate in Models with Habit Formation”. Economics Letters, 91(2), 56-60.
Mc Callum, & Good Friend, M. (1987). “Demand for Money: Theorical Studies”. in the new palgrave, -Adigtionary of economic, ed. By John Eatwell, Murray Milgate and Peter newman, LONDON: -Macmillan, New York, Stochton Press, 775-781.
Murty, S. (2019). “Some Results from the Theory of Optimal Taxation and Their Relevance for Increasing the Progressiveness of Indian Tax Structure”. Indian Economic Review, 54(1), 19-50.
Nicolini, J. & Teles, P. (2019). “Ramsey Taxation in the Global Economy”. Report of Federal Reserve Bank of Minneapolis, 8(4), 1-47.
Nolivos, R. & Vuletin, G. (2014). “The Role of Central Bank Independence on Optimal Taxation and Seigniorage”. European Journal of Political Economy, 87(2), 19-31.
Olariu, S., Albert, Y. & Zomaya, A. (2006). “Handbook of Bioinspired Algorithms and Applications”. Taylor & Francis Group, LLC.
Palivos, T. & Yip, C. (1995). “Government Expenditure Financing in An Endogenous Growth Model”. Journal of Money, Credit, and Banking, 27(2), 1159-1178.
Phelps, E. S. (1973). “Inflation in the Theory of Public Finanace”. Swedish Journal of Economics, 75(3), 67-82.
Ramsey, F. P. (1927). “A Contribution to the Theory of Taxation”. The Economic Journal, 37(4), 104-126.
Ramsey, F. P. (1928). “The Mathematical Theory of Saving”. Economic Journal, 28(152), 543-559.
Saez, E. & Stantcheva, S. )2013(. “Generalized Social Marginal Welfare Weights for Optimal Tax Theory”. UC Berkeley and NBER, AEA Meetings.
Scott, D. (2016). “A Long-Run, Short-Run and Politico-Economic Analysis of Welfare Cost of Inflation”. Journal of Macroeconomics, 47(5), 255-269.
Shiller, R. (1956). “Why do People Dislike Inflation”. Research in Economics, Yale University, 1115(1), 10-32.
Sidrauski, M. (1967). “Rational Choice and Patterns of Growth in Monetary Economy”. the American Economic Review, 57(2), 534-544.
Siqueira, R. B. (1998). “Optimal Indirect Taxes for Brazil: Combining Equity and Efficiency”. Revista Brazileira de Economia, 52(4), 37-58. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 576 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 298 |