تعداد نشریات | 41 |
تعداد شمارهها | 1,131 |
تعداد مقالات | 9,682 |
تعداد مشاهده مقاله | 17,640,864 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,309,160 |
جایگاه زمانی نفخ صور در قرآن؛ کاوشی جهت دستیابی به تصویر قرآنی از مقاطع آینده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 6، دوره 7، شماره 1 - شماره پیاپی 13، مهر 1397، صفحه 75-90 اصل مقاله (404.81 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30473/quran.2018.5213 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فرهاد احمدی آشتیانی* 1؛ نهله غروی نائینی2؛ محمدمهدی ذوالفقارزاده3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تهران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استاد گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تربیت مدرس | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در دست داشتن تصویری روشن و صحیح از آینده بسیار حائز اهمیت است. با آنکه آیات پرشماری از قرآن کریم نیز به توصیف مقاطع زمانی آینده و رویدادهای عظیم پیش رو پرداختهاند، هنوز ترسیمی دقیق، روشن و یکتا بر پایه قرآن و روایات صحیح از حوادث آینده و آنچه بشریت به استقبال آن میرود، در دست نیست. در این میان پرداختن به موضوع «نفخ صور» نقش محوری در ترسیم مقاطع زمانی در پیش رو، از جمله ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه و قیامت دارد. چرا که براساس آیات قرآن کریم، بهدنبال هر نفخ صور تحولاتی عظیم در پهنهای گسترده که تمام آسمانها و زمین را در برمیگیرد، رخ میدهد. تا جایی که شرایط قبل و بعد هر نفخ صور بهعنوان یک نقطه عطف در سیر مقاطع زمانی پیش روی بشریت، بسیار با هم متفاوت است. بررسی آیات مربوط به نفخ صور در قرآن کریم نشان میدهد که در قرآن از سه نفخ صور متفاوت با پیامدهای گوناگون در مقاطع زمانی آینده صحبت شده است. با تمرکز بر جایگاه زمانی سه نفخ صور یادشده که همگی در آینده به وقوع خواهند پیوست و تأکید بر ترتیب بهوقوع پیوستن این نفخهها بر روی خط سیر زمان، این سه نفخ صور به ترتیب زمانی عبارتاند از: نفخ صور فزع (بعد از ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه)، نفخ صور اماته (قبل از قیامت) و نفخ صور احیاء (در آستانه برپایی قیامت). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نفخ صور؛ نفخه فزع؛ نفخه اماته؛ نفخه احیاء؛ آینده پژوهی قرآنی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عنوان مقاله [English] | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Time positioning of "Nafkhi Sour" in the Qur'an; An Study of achieve Quranic description of future periods | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان [English] | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Farhad Ahmadi Ashtiani1؛ Nahleh Gharavi Naeeni2؛ Mohammad Mehdi Dhulfeqar zadeh3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1PhD Student of Quran & Hadith, Tehran University | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2Professor of Quran & Hadith, University of Tarbiat Modarres | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3Assistant Professor of Management, Tehran University | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده [English] | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
It is important to have a clear and accurate picture of the future. Although numerous verses of the Holy Quran have also described future times and the great events ahead, there is still no accurate, clear and unique drawing on the future events and what humanity welcomes based on the Qur'an and Hadith. In the meantime, addressing the issue of "Nafkhi Sour" (blowing trumpet) plays a pivotal role in charting future times, including the rise of Imam of time (AS) and the resurrection. Because, according to the verses of the Holy Qur'an, after every blowing trumpet, there is a great deal of change taking place in the vast expanse of space that encompasses all the heavens and the earth. As far as the pre and post conditions of each blowing trumpet as a turning point in the course of time before humanity are very different. A review of the verses related to blowing trumpet in the Holy Qur'an shows that the Holy Quran deals with three different forms of blowing trumpet with different consequences at a future time. By focusing on the temporal location of three blowing trumpets above mentioned, which will all take place in the future, and emphasizing the order in which these blowing trumpets occur on the trajectory of time, these three blowing trumpets in temporal order are as follows: panic blowing trumpet (after the rise of Imam of time (AS)), death blowing trumpet (before resurrection) and revival blowing trumpet (on the eve of resurrection). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها [English] | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Nafkhi Sour (blowing trumpet), Panic blowing, Death blowing, Revival blowing, Quranic futurology | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه پرداختن به آینده و به دست آوردن ترسیمی روشن و صحیح از صحنههای پیشرو، بسیار حائز اهمیت است. آیات پرشماری از قرآن کریم نیز به ترسیم مقاطع زمانی آینده و توضیح مبسوط رویدادهای عظیم پیش رو و توصیف احوال و سرانجام انسانها در آن رویدادها اختصاص داده شدهاند که این خود پرده از اهمیت پرداختن به این موضوع برمیدارد؛ اما تتبع در میان آثار گوناگون نشان میدهد که هنوز ترسیم دقیق، روشن و یکتایی بر پایه آیات قرآن کریم و روایات صحیح از حوادث آینده و آنچه بشریت به استقبال آن میرود، در دست نیست. این موضوع لزوم عمقبخشی به مطالعه در این حوزه و ضرورت غنیسازی معارف قرآنی و روایی پیرامون آینده پیشرو را آشکار میکند. «نفخ صور» یکی از موضوعاتی است که قرآن کریم در میان ذکر حوادث آینده به آن پرداخته است. بهدنبال هر نفخ صور حوادثی عظیم در پهنهای گسترده که گاه تمام آسمانها و زمین را در برمیگیرد، رخ میدهد. در حقیقت با هر بار دمیدن در صور مقطع زمانی جدیدی، با شرایطی کاملاً متفاوت با آنچه پیش از آن بوده، آغاز میگردد که قرآن کریم از آن با عنوان «نشئه» یاد میکند.[1] مانند برپایی صحنه عظیم رستاخیز که به دنبال دمیده شدن در صور آغاز میگردد. از همین رو پرداختن به موضوع نفخ صور جهت ترسیم مقاطع زمانی آینده اهمیت بهسزایی مییابد؛ اما در میان آثار تفسیری دیدگاههای متفاوتی بر سر تعداد نفخههای صور، زمان و ترتیب وقوع آنها و پیامدهای هرکدام از آنها به چشم میخورد. بررسی آیات مربوط به «نفخ صور» در قرآن کریم و آثار تفسیری و روایی در ارتباط با این موضوع، بهمنظور کشف زمان و ترتیب بهوقوع پیوستن این نفخهها بر روی خط سیر زمان در کانون توجه پژوهش حاضر قرار دارد. از همین رو پرداختن به چرایی برپایی و بررسی شرایط پیشینی و پسینی هرکدام از نفخهها خارج از حوزه اصلی این پژوهش است. این نوشتار ضمن طرح پیچیدگی نهفته در تعیین موقعیت زمانی رخدادهای آینده در قرآن کریم و بعد از معناشناسی واژههای مطرحشده در بحث، به جایگاهیابی زمانی نفخههای صور براساس آیات قرآن کریم پرداخته است. این بررسی نشان میدهد در قرآن کریم از سه نفخ صور در سه موقعیت زمانی مختلف سخن به میان آمده است. در بین این سه نفخ صور، دو نفخه قبل از برپایی قیامت و در دنیا رخ خواهند داد که این خود بر اهمیت پرداختن به این موضوع از دیدگاه آیندهپژوهی قرآنی میافزاید.
پیچیدگی تعیین موقعیت زمانی رخدادهای آینده در قرآندر میان آثار مفسران مسلمان و خصوصاً مفسران اهل سنت، در تعیین مصداق برای آیاتی که به توصیف وقایع آینده پرداختهاند و همچنین ترتیب زمانی بین این وقایع نوعی درآمیختگی به چشم میخورد. سابقه این درآمیختگیها تا دوران حضور امامان شیعه علیهم السلام امتداد مییابد. بهعنوان نمونه در تفسیر آیه «وَ یَومَ نَحشُرُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ فَوجًا مِمَّن یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُم یُوزَعُونَ» (نمل/83)، امام صادق علیه السلام ضمن مردود دانستن نظر عامه مبنی بر اینکه حشر مطرحشده در این آیه مربوط به قیامت است، با بیان این پرسش که «چگونه ممکن است خداوند در قیامت تنها گروهی را محشور گرداند و دیگران را رها کند؟» این حشر را مربوط به دوران رجعتها دانستهاند و آیه ﴿وَ یَومَ نُسَیِّرُ الجِبالَ وَ تَرَی الأَرضَ بارِزَةً وَ حَشَرناهُم فَلَم نُغادِر مِنهُم أَحَداً﴾ (کهف/47) را که در آن به حشر تمام انسانها بدون آنکه حتی احدی فروگذار شود اشاره شده است، مربوط به قیامت دانستهاند؛ فقال الرجل لأبی عبد الله علیه السلام: إن العامة تزعم أن قوله: وَ یَومَ نَحشُرُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ فَوجاً، عنى فی القیامة، فقال أبو عبد الله علیه السلام: «أ فیحشر الله من کل امة فوجا و یدع الباقین؟! لا و لکنه فی الرجعة و أما آیة القیامة فهی: وَ حَشَرناهُم فَلَم نُغادِر مِنهُم أَحَدا» (بحرانی، 1374: 4/228). همچنین ایشان در تفسیر آیه ﴿مَن کانَ یُریدُ حَرثَ الآخِرَةِ نَزِد لَهُ فی حَرثِهِ وَ مَن کانَ یُریدُ حَرثَ الدُّنیا نُؤتِهِ مِنها وَ ما لَهُ فِی الآخِرَةِ مِن نَصیبٍ﴾ (شوری/20)، واژه «الآخره» را ناظر به دولت حق در زمان امام مهدی عجلاللهتعالیفرجه برشمردهاند و فرمودهاند: «لیس له فی دولة الحق مع القائم نصیب؛ برای او در دولت حق همراه با امام زمان عجلاللهتعالیفرجه نصیبی نیست» (کلینی، 1407: 1/436). درحالیکه در تفسیرهای شیعی (طوسی، بیتا: 9/156؛ ابوالفتوح رازی، 1408: 17/113؛ شریف لاهیجی: 1373: 4/43) و اهل سنت (محلی، سیوطی، 1416: 488؛ طبری، 1412: 25/14) این آیه مربوط به قیامت دانسته شده است. این پیچیدگی و درآمیختگی در آثار تفسیری اهل سنت بیشتر به چشم میخورد. دلیل این موضوع را میتوان در سیاست خلفاء و حاکمان بنیامیه مبنی بر عدم ثبت سنت منقول و احادیث نبوی که منجر به از دست دادن بسیاری از قرائن فهم آیات قرآن شد، جستجو کرد. هرچند که جو سیاسی حاکم علیه امامان شیعه علیهم السلام نیز باعث شده تا محدودیتهایی برای نشر معارف توسط اهلبیت علیهم السلام به وجود آید. علت دوم این درآمیختگی را میتوان مشابهتها و وحدت سنخیتی دانست که بر وقایعی که در آینده رخ خواهند داد، حاکم است. ازجمله این شباهتها میتوان به متنعم شدن خوبان و عذاب بدان در دوران حکومت امام مهدی عجلاللهتعالیفرجه اشاره کرد که در قیامت بهصورت عظیمتری با قرار گرفتن خوبان در بهشت و بدان در جهنم رخ خواهد داد. همچنین میتوان به رجعت برخی از مردگان در دوران ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه اشاره کرد که در قیامت در قالب حشرِ تمام مردگان بهصورت عامّ و فراگیر به وقوع خواهد پیوست. علاوه بر این اجرای عدالت و انتقام از ظالمان و آشکار شدن مسائل پنهان مانند نفاق منافقان، ازجمله موضوعاتی هستند که در دوران ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه و بهطور گستردهتر در قیامت به وقوع میپیوندند. این شباهتها باعث شده تا برخی از مفسران سه واقعه ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه، رجعت مردگان و برپایی قیامت را مراتبی از ظهور حق بدانند. با این بیان که این سه معنا برحسب حقیقت متحد هستند و اختلاف آنها در مراتب ظهور آنها است (طباطبایی، 1417: 2/109). با توجه به وحدت سنخیت بین وقایع در پیش رو، میتوان برای مفاهیم مطرح شده در بعضی آیاتِ توصیفگر آینده چند مصداق در نظر گرفت که این خود بر پیچیده شدن فرایند تشخیص مصادیق آیات آینده محور و چینش صحیح آنها در مسیر زمان افزوده است. علامه طباطبایی ذیل آیه ﴿هَل یَنظُرُونَ إِلاَّ أَن یَأتِیَهُمُ اللَهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الغَمامِ وَ المَلائِکَةُ وَ قُضِیَ الأَمرُ وَ إِلَى اللهِ تُرجَعُ الأُمُورُ﴾ (بقره/210)، بعد از اشاره به این نکته که در روایات شیعی این آیه به هر سه دوران رجعت مردگان، ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه و قیامت تفسیر شده است، چنین مینویسد: «نظایر اینگونه روایات بسیار است، که اگر بخواهى کتب حدیث را صفحه به صفحه ببینى، خواهى دید که روایات بسیار زیادى از ائمه اهلبیت علیهم السلام در تفسیر بسیارى از آیات آمده، که یا فرمودهاند: مربوط به قیامت است و یا فرمودهاند: مربوط به رجعت است و یا فرمودهاند: مربوط به ظهور مهدى عجلاللهتعالیفرجه و این نیست مگر به خاطر وحدت سنخیتى که در این سه معنا هست» (طباطبایی، 1417: 2/106). دو دلیل ذکر شده یعنی از دست دادن قرائن فهم آیات قرآن و وحدت سنخیت بین وقایع در پیش رو ازیکطرف و گوناگون بودن پیامدهای برشمرده شده برای هر نفخ صور در قرآن از طرف دیگر، خاستگاه ایجاد دیدگاههای گوناگون میان مفسران بر سر تعداد و ترتیب زمانی نفخههای صور مطرح در آیات قرآن شده است. ازآنجاکه این نوشتار بهدنبال تعیین موقعیت زمانی نفخ صور است، در گام نخست به بررسی آیاتی میپردازد که در این راستا میتوانند بیشتر راهگشا باشند. بر این اساس و با توجه به پیچیدگی این موضوع، مناسب است که ابتدا بر روی دایره محدودتری از آیات تمرکز شود و با به دست آوردن تصویری زمانی از این آیات تلاش شود تا گامبهگام این تصویر توسط سایر آیات کاملتر گردد. از همین رو تمرکز آیات موردبررسی در نوشتار حاضر، آیات 68 سوره زمر و 87 سوره نمل خواهد بود. معناشناسی واژههای موردبحثقبل از ورود به مباحث استدلالی، ضروری است معانی واژههایی که در موضوع بحث آمده است تبیین و تمایزدهی شود. توجه به تفاوت معانی این واژگان راه را برای تفکیک و تمایز قائل شدن بین نفخههای صور هموار خواهد کرد؛
1. صورشیخ طوسی در کتاب تفسیر خود در معنای واژه صور دو قول را مطرح میکند؛ در قول اول که آن را به اکثر مفسران نسبت میدهد صور را به معنای شاخ (قرن) میداند. براساس این معنا، صور چیزی است شبیه به شاخ که اسرافیل در آن میدمد. شیخ طوسی این قول را به بلخی، جبائی، زجاج و طبری نسبت میدهد (طوسی، بیتا: 4/174). راغب نیز در کتاب مفردات این معنا را برای صور ذکر میکند: «هو مثل قرن ینفخ فیه» (راغب اصفهانی، 1412: 498). ابنمنظور در کتاب لسانالعرب نیز به این معنا اشاره کرده است (ابنمنظور، 1414: 4/476). بنا بر نقل شیخ طوسی، برخی دیگر از مفسران مانند ابوعبیده و حسن بصری واژه صور را به معنای «صورتها» دانستهاند (طوسی، بیتا: 4/174). بر این اساس «نفخ صور» به معنای دمیدن در ارواح است. طبرسی در مجمع البیان (طبرسی، 1372: 4/496) و ابوالفتوح در روض الجنان (ابوالفتوح رازی، 1408: 7/335) نیز به این دو معنا اشاره کردهاند. شیخ مفید نیز در کتاب تفسیر خود واژه صور را جمع صورت دانسته و مراد از آن را صورتهای برزخی افراد شمرده است (مفید، 1424: 340). بنا بر قول اول «صور» واژهای مفرد است و بنا بر قول دوم این واژه را باید جمع دانست؛ اما اگر واژه صور جمع صورت باشد، مناسب بود تا ضمیر ارجاع دهنده به آن در آیه ﴿وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّماواتِ وَ مَن فِی الأَرضِ إِلاّ مَن شاءَ اللهُ ثُمَّ نُفِخَ فیهِ أُخری فَإِذا هُم قِیامٌ یَنظُرُونَ﴾ (زمر/68)، بهصورت مؤنث آورده شود. این در حالی است که خداوند بهجای نُفِخَ فِیهِا فرموده است: «نُفِخَ فِیهِ»؛ بنابراین معنای اول مناسبتر به نظر میرسد (طوسی، بیتا: 4/174).
2. فزعابن منظور فزع را به معنای ترس دانسته است (ابن منظور، 1414: 8/251) راغب در مفردات (راغب اصفهانی، 1412: 635)، فیومی در مصباح (فیومی، 1414: 2/472) و طریحی در مجمع البحرین (طریحی، 1375: 4/375) نیز به همین معنا اشاره کردهاند. زبیدی نیز مینویسد: «أصل الفزع: الخوف» (زبیدی، 1414: 11/343). در آیه ﴿إِذ دَخَلُوا عَلی داوُودَ فَفَزِعَ مِنهُم قالُوا لا تَخَف﴾ (ص/22) نیز بعد از آنکه دادخواهان بر داوود علیه السلام وارد میشوند و او به حالت فزع درمیآید، به او گفته میشود که مترس! در این آیه نیز بهروشنی ارتباط معنایی فزع و ترس مشخص است. علامه طباطبایی در تفسیر این آیه فزع را انقباض و نفرتى که از منظرهاى مخوف در دل حاصل مىشود، معنا کرده است (طباطبایی، 1417: 17/191). ابوالفتوح رازی نیز فزع را به معنای ترس دانسته است (ابوالفتوح رازی، 1408: 16/265). طبرسی نیز در تفسیر آیه ﴿لا یَحزُنُهُمُ الفَزَعُ الأَکبَرُ﴾ (انبیاء/103)، این معنا را برای فزع مناسب دانسته است (طبرسی، 1372: 7/103). بر این اساس فزع عبارت از مطلق خوف و ترسی است که از دیدن یک صحنه بر انسان عارض میشود و معنای آن با مفهوم موت یا هلاک شدن همراه نیست. 3. صعقدانشمندان لغت برای واژه صعق دو معنای بیهوشی و مرگ ذکر کردهاند. بهعنوان نمونه فراهیدی در العین مینویسد: «صُعِقَ صَعقاً: غشی علیه من صوت یسمعه أو حس أو نحوه و صَعِق صَعَقا: مات» (فراهیدی، 1409: 1/129). ابن منظور نیز در لسان العرب این دو معنا را برای این واژه ذکر کرده است (ابن منظور، 1414: 10/198). علامه طباطبایی صعق را به معنای مرگ و بیهوشى و از کار افتادن حواس و بطلان ادراک دانسته است (طباطبایی، 1417: 8/237). مطابق آیه شریفه 143 سوره اعراف، موسی علیه السلام بعد از مشاهده تجلی رب بر کوه به حالت «صعق» بر زمین میافتد؛ «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقا فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبحانَکَ تُبتُ إِلَیکَ وَ أَنَا أَوَّلُ المُؤمِنین». اگرچه طبرسی در تفسیر این آیه با اعتقاد به اینکه عبارت «فَلَمَّا أَفاقَ» - که به معنای «چون به خود آمد» است- در مورد مردگان به کار نمیرود، معنای بیهوشی را صحیح دانسته است (طبرسی، 1372: 4/732)؛ اما شیخ طوسی در تبیان (طوسی، بیتا: 4/537) و نیز علامه طباطبایی در المیزان (طباطبایی، 1417: 8/238) هر دو معنای بیهوشی و موت را برای این آیه درست دانستهاند. در آیه 68 سوره زمر نیز واژه صعق به کار رفته است. براساس این آیه بهدنبال دمیده شدن در صور تمام اهل آسمانها و زمین به حالت صعق درمیآیند. راغب در مفردات صعق را در این آیه به معنای موت دانسته است (راغب، 1412:485). علامه طباطبایی نیز با توجه به اینکه در دومین نفخ صور مطرح در این آیه شریفه افراد از حالت صعق احیاء میشوند، صعق را در مقابل حیات و به معنای موت گرفته است (طباطبایی، 1417: 17/293). بر این اساس در آیات قرآن کریم، صعق به معنای موت یا بیهوشی به کار رفته است و این دو معنا بهکلی متفاوت با معنای واژه فزع است یعنی حالت خوفی که از دیدن یک صحنه بر انسان عارض میشود. جایگاه زمانی نفخههای صور در آینده1. تصویر ابتداییدر یک تصویر ابتدایی که البته تصویر ارتکازی در ذهن بسیاری از دینمداران است، بعد از پایان یافتن دنیا، با دمیدن اسرافیل در صور، نشئه قیامت برپا شده و عموم انسانها سر از قبر برآورده و برای حساب اعمال خویش در پیشگاه پروردگار حاضر میشوند. این تصور که در شکل شماره 1 طرحی از آن نشان داده شده است، حالتی کلی و ابتدایی دارد. به این معنا که بسیاری از وقایعی که در آینده رخ خواهند داد و در قرآن و روایات بهتفصیل به آنها پرداخته شده است، در آن جایگاهی نمییابند.
شکل 1. تصویر ابتدایی از مقاطع در پیشرو
4. نفخه اماته و نفخه احیاءدر آیه 68 سوره زمر از دو بار دمیده شدن در صور به دنبال همصحبت شده است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در مقاطع زمانی پیش رو حداقل دو نفخ صور وجود دارد. طبق این آیه با نفخ صور اول برای تمام اهل آسمانها و زمین - جز گروهی که با عبارت «إِلاّ مَن شاءَ اللهُ» استثناء شدهاند - حالت صعق یا موت پیش میآید. با توجه به این پیامد، این نفخه «نفخه اماته» نامیده میشود (طریحی، 1375:2/445). بعدازآن و با نفخه دوم تمام این افراد به پا خاسته و نظارهگر میشوند. این نفخه که بر اثر آن افراد زنده خواهند شد، «نفخه احیاء» نامیده میشود (همان)
همچنین با توجه به نص آیه شریفه، برخی از مفسران نفخه اول را «نفخه صعق» و نفخه دوم را «نفخه قیام» نیز نامیدهاند (میبدی، 1371: 8/436؛ فخرالدین رازی، 1420: 27/476؛ کاشانی، 1423: 5/129). برخی از مفسران براساس این آیه تنها قائل به دو نفخ صور هستند. در دیدگاه ایشان دو دمیده شدن در صور وجود دارد که در دو نقطه از خط سیر زمان جای خواهند داشت؛ نفخه اول در انتهای دنیا خواهد بود که باعث هلاکت تمامی خلائق در پهنه آسمانها و زمین میشود و نفخه دوم که بهدنبال دمیدن در آن قیامت آغاز میگردد و همه خلائق برانگیخته خواهند شد. در میان مفسران شیعی شیخ طوسی (طوسی، بیتا: 10/253)، طبرسی (طبرسی، 1372: 4/496) و علامه طباطبایی (طباطبایی، 1417: 17/293) و در میان مفسران اهل سنت قرطبی (قرطبی، 1364: 16/279)، زحیلی (زحیلی، 1418: 24/54) و مراغی (مراغی، بیتا: 24/33) چنین دیدگاهی دارند. با توجه به آنکه در فاصله بین دو نفخه اماته و احیاء تمام موجودات صاحب روح در آسمانها و زمین، به جزء گروهی که مطابق آیه 68 سوره زمر استثناء میشوند، در حالت موت قرار دارند و دگرگونیهای عظیمی در آسمانها و زمین در این فاصله زمانی رخ خواهد داد (فیض کاشانی، 1415: 3/109؛ قمی، 1404: 2/252؛ حر عاملی، 1418: 1/300). شرایط و اوضاع این دوران بهکلی متفاوت با دوره زمانی قبل و بعدازاین دو نفخه است. از همین رو بسیاری از مفسران از این دوران در مقابل نشئه دنیا و نشئه قیامت بهعنوان نشئه مستقلی یاد کردهاند. در روایات اهلبیت علیهم السلام از این نشئه با عنوان «بین النفختین» یاد شده است (طبرسی، 1403: 2/350؛ بحرانی، 1374: 4/731؛ العروسی، 1415: 4/503). این عنوان در بسیاری از آثار تفسیری شیعی (ابن شهر آشوب، 1369: 1/72؛ ابوالفتوح رازی، 1408: 13/101؛ عاملی، 1413: 2/267) و همچنین آثار تفسیری اهل سنت نیز (آلوسی، 1415: 8/431؛ زمخشری، 1407: 3/206؛ طبری، 1412: 22/79) به این نشئه اطلاق شده است. بررسی روایاتی که به توصیف دوران بینالنفختین میپردازند، نشان میدهد که خداوند در این دوران تحولاتی را مانند به حرکت درآوردن آسمانها، از میان بردن کوهها و گسترش دادن زمین رقم میزند تا این پهنه را برای برپایی صحنه عظیم قیامت آماده سازد و سپس با نفخه احیاء تمام خلایق را برای قرار گرفتن در محشر قیامت زنده میگرداند (قمی، 1404: 2/252؛ طبرسی، 1403: 2/350). جایگاه زمانی نفخ صور اماته و نفخ صور احیاء و سه نشئه دنیا، بین النفختین و قیامت در شکل شماره 2 نشان داده شده است.
شکل 2. تصویر جایگاه زمانی دو نفخ صور با توجه به آیه 68 سوره زمر
2. نفخه فزعغور در آیات قرآن پیرامون نفخ صور آشکار میسازد که خداوند علاوه بر دو نفخه بالا، به نفخه دیگری در مقاطع پیشرو اشاره میکند که پیامدهای آن بهکلی با پیامدهای دو نفخه اماته و احیاء متفاوت است. خداوند در آیه 87 سوره نمل میفرماید: ﴿وَ یَومَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِی السَّماواتِ وَ مَن فِی الأَرضِ إِلاّ مَن شاءَ اللهُ وَ کُلٌّ أَتَوهُ داخِرینَ﴾. با توجه به نص این آیه شریفه، پیامد این نفخ صور به حالت صعق درآمدن و مرگ، یا بعث و احیاء موجودات در پهنه آسمانها و زمین نیست. بلکه بهدنبال این نفخ صور افراد در آسمانها و زمین به حالت فزع یعنی ترس (ابوالفتوح رازی، 1408: 15/80؛ طباطبایی، 1417: 15/399) درمیآیند و بعدازآن به حالت خواری و فروتنی (بحرانی، 1374: 4/231؛ شیبانی، 1413: 4/134) بر درگاه الهی وارد میشوند. نفخه فزع غیر از نفخه احیاء است؛ زیرا در زمانی که این نفخ صور اتفاق میافتد، اهل آسمانها و زمین زنده هستند و درک دارند و بر اثر این نفخه تنها به حال فزع میافتند. این در حالی است که پیش از نفخه احیاء افراد بر اثر نفخه صعق در حالت موت قرار دارند (طباطبایی، 1417: 14/340). تفاوت دیگر میان نفخه فزع و نفخه احیاء با مقایسه تحولات نظام آسمانها و زمین بعدازاین دو نفخه مشخص میشود. در آیه 87 سوره نمل و بعد از طرح نفخ صور فزع، هیچ اشارهای به برچیده شدن نظام آسمانها و زمین نشده است؛ اما آیاتی که وقایع و تحولات آغاز قیامت را که بعد از نفخه احیاء خواهد بود، تشریح کردهاند حاکی از برچیده شدن نظام آسمانها و زمین در شروع برپایی قیامت هستند. خداوند در آیه «ما خَلَقنَا السَّماواتِ وَ الأَرضَ وَ ما بَینَهُما إِلاّ بِالحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّی» (احقاف/3)، آسمانها و زمین را جاودانه ندانسته بلکه برای آن سرآمد و اجلی تعیین کرده است که با فرا رسیدن آن نظام آسمانها و زمین در هم ریخته و نابود خواهند شد. مفسران این اجل را فرا رسیدن روز قیامت دانستهاند.[2] همچنین در آیه ﴿یَومَ تُبَدَّلُ الأَرضُ غَیرَ الأَرضِ وَ السَّماوات﴾ (ابراهیم/48) خداوند به نابودی آسمانها و زمین اشاره میکند. علامه طباطبایی این آیه را مربوط به برپایی قیامت دانسته و معنای آیه را اینطور دانسته است: «روزی که زمین به غیر این زمین و آسمانها به غیر این آسمانها تبدیل میشوند» (طباطبایی، 1417: 12/88). علاوه بر این در آیه ﴿ما خَلَقنَا السَّماواتِ وَ الأَرضَ وَ ما بَینَهُما إِلاّ بِالحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّی﴾ (فرقان/25) که در آن به توصیف قیامت پرداخته شده، صحبت از شکافتن و نابود شدن آسمان و نزول ملائکه است (طباطبایی، 1417: 15/202). طبرسی به نقل از ابنعباس شکافتهشدن آسمان را مربوط به تمام آسمانهای هفتگانه دانسته است (طبرسی، 1372: 7/263). آیات دیگر قرآن نیز به نابودی آسمانها[3]، ستارگان[4]، زمین[5] و ماه[6] نیز در آستانه برپایی قیامت اشاره دارند. بر این اساس با توجه به اینکه بعد از نفخ صور فزع نظام آسمانها و زمین بر جای خود استوار است، این نفخه را نمیتوان نفخه احیاء دانست. براساس همین قرائن و مقایسه بین آیات قران کریم، برخی از مفسران شیعه (ابوالفتوح رازی، 1408: 15/78؛ شریف لاهیجی، 1373: 3/446؛ طباطبایی، 1417: 15/400) و اهل سنت (ابن عربی، 1422: 2/113؛ محلی، سیوطی، 1416: 387) این نفخه را غیر از نفخه احیاء دانستهاند. همچنین نفخه مطرح در آیه 87 سوره نمل غیر از نفخه اماته است؛ زیرا پیامدهای این نفخه با پیامدهای نفخه اماته متفاوت است. چرا که از یک سو بهدنبال نفخ صور فزع افراد همچنان زنده هستند و ماجراها را درک میکنند و تنها در حالت فزع و خوف قرار میگیرند (ابوالفتوح رازی، 1408: 15/80؛ طباطبایی، 1417: 15/399)؛ از سوی دیگر طبق این آیه شریفه اهل آسمانها و زمین بهدنبال به فزع درآمدن با حالت خواری بر پروردگار وارد میشوند؛ «کُلٌّ أَتَوهُ داخِرین» که نشان میدهد بعد از این نفخه افراد حضور دارند و رفتار انجام میدهند که این نیز با شرایط بعد از نفخه اماته یعنی حالت موت سازگاری ندارد (آلوسی، 1415: 10/241؛ طباطبایی، 1417: 15/400). ابوالفتوح رازی نیز که از جمله مفسران قائل به وجود سه نفخ صور است در تفسیر خود بعد از ذکر روایتی از رسولالله صلیاللهعلیهوالهوسلم در این مورد به متمایز بودن پیامدهای این سه نفخه اشاره میکند: «به یک نفخه بترسند و به دیگرى بمیرند و سه دیگر زنده شوند» (ابوالفتوح رازی، 1408: 16/158). علامه طباطبایی نیز بعد از مطرح کردن اقوال پیرامون نفخ صور مطرح شده در آیه 87 سوره نمل، هیچکدام از ادله مطرح شده از سوی مفسران را مبنی بر اینکه این نفخ صور، نفخ صور اماته یا نفخ صور احیاء باشد نپذیرفته است و محتمل دانسته است که مراد از نفخ صور در این آیه مطلق نفخ صور باشد (طباطبایی، 1417: 15/400) طبرسی (طبرسی، 1372: 7/370)، سورآبادی (سورآبادی، 1380: 3/179)، آلوسی (آلوسی، 1415: 10/241) و مراغی (مراغی، بیتا: 20/24) نیز در تفسیر خود این نفخه را نفخه اماته ندانستهاند. برخی از مفسران نفخ صور مطرح شده در آیه 87 سوره نمل را بهعنوان نفخهای مستقل در کنار دو نفخ صور مطرح شده در آیه 68 سوره زمر برشمردهاند و بنابراین قائل به تحقق سه نفخ صور قبل از برپایی قیامت شدهاند؛ نفخه فزع، نفخه اماته (صعق) و نفخه احیاء (قیام) (فخرالدین رازی، 1420: 27/476؛ کاشانی، 1423: 5/129؛ قمی، 1368: 9/598). میبدی این قول را به اکثر مفسران نسبت میدهد (میبدی، 1371: 8/436). آلوسی نیز ابن عربی را بر این قول میداند (آلوسی، 1415: 10/241). در منابع روایی نیز از این نفخه بهعنوان نفخهای مستقل و تحت عنوان «نفخه فزع» در کنار دو نفخه صعق و قیام یاد شده است. دیلمی در ارشاد القلوب به روایتی از امام سجاد علیه السلام اشاره میکند که ایشان ضمن توصیف حوادثی که بعد از هر نفخ صور رخ خواهد داد، سه نفخ صور را بر میشمرند: «فی الصور ثلاث نفخات نفخة الفزع و نفخة الموت و نفخة البعث» و نفخه مطرح شده در آیه 87 سوره نمل را نفخه فزع میدانند (دیلمی، 1412: 1/53). جایگاه زمانی نفخه فزعمفسرانی که قائل به دو نفخه هستند با توجه به آیه 68 سوره زمر، نفخه اماته را قبل از نفخه احیاء میدانند که این ترتیب با توجه بهصراحت این آیه بهروشنی قابل نتیجهگیری است؛ اما در مورد جایگاه زمانی نفخه فزع نسبت به دو نفخه دیگر در میان آثار تفسیری بحث استدلالی کمتر به چشم میخورد. اندلسی در تفسیر خود با بیان استدلالی نفخه فزع را قبل از دو نفخه دیگر دانسته و تأکید کرده که این نفخه در دنیا محقق خواهد شد؛ «با توجه به اینکه بعد از نفخه فزع نظام آسمانها و زمین بر جای خود برقرار است، این نفخه قبل از نفخه احیاء خواهد بود و با توجه به اینکه افراد در زمان این نفخه در حالت ادراک و زندگی هستند، این نفخه باید قبل از نفخه اماته باشد؛ بنابراین زمان وقوع نفخه فزع و پیامدهای عظیم آنکه در تمام پهنه آسمانها و زمین گسترده است، قبل از دو نشئه بین النفختین و قیامت و در دنیا خواهد بود»(اندلسی، 1420: 8/271). شیبانی این قول را به ابن عباس نسبت داده است (شیبانی، 1413: 4/133). برخی دیگر از مفسرانی که قائل به سه نفخه هستند با توجه به قرائن موجود در آیات مربوط، نفخه فزع را قبل از دو نفخه اماته و احیاء میدانند (فخرالدین رازی، 1420: 27/476؛ کاشانی، 1423: 5/129). توجه به آیه 87 سوره نمل شرایط پسینی نفخه فزع را روشن میگرداند؛ مطابق این آیه بهدنبال نفخه فزع، تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، در حالت خوف قرار میگیرند و با خواری در پیشگاه الهی حاضر میشوند. ازآنجاکه این موضوع بلافاصله بعد از نفخ صور فزع در آیه ذکر شده است، میتوان آن را اصلیترین تحولی دانست که بهدنبال این نفخه حاصل میشود؛ بنابراین پیشازاین نفخه پهنه آسمانها و زمین شاهد طغیان و رویارویی جبهه باطل در برابر جبهه حق خواهد بود و بعدازآن، در سراسر پهنه آسمانها و زمین هیچ طغیان و سرکشیای از سوی جبهه باطل در برابر جبهه حق صورت نخواهد گرفت و همگان در برابر خداوند با حالت خضوع قرار خواهند گرفت. حال سؤال اساسی آن است که این رخداد در کدامیک از مقاطع زمانی آینده امکان تحقق دارد؟ بررسی آیات و روایاتی که به ترسیم صحنههای قبل از ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه میپردازند، نشان میدهد که با نزدیک شدن به ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه و شروع دوران آخرالزمان، شرور و فتنهها در دنیا بسیار گسترش مییابد. تا جایی که زمین پر از ظلم و جور میشود و جنگهایی بین جبهه حق و باطل درمیگیرد (کلینی، 1407: 1/338؛ نعمانی، 1397: 60). بر این اساس این موضوع پیش از ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه امکان تحقق نخواهد داشت چرا که قرار گرفتن در حالت خواری با سرکشی و طغیان جبهه باطل همخوانی ندارد. از طرفی بهدنبال ظهور ایشان نیز جنگهای بین جبهه حق و باطل ادامه مییابد (نعمانی، 1397: 285-283)؛ بنابراین نفخه فزع بعد از ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه انجام خواهد گرفت و بهدنبال آن پیروزی جبهه حق بر جبهه باطل در تمام فضای آسمانها و زمین محقق خواهد شد. در شکل شماره 3 جایگاه زمانی سه نفخ صور «فزع، اماته و احیاء» نشان داده شده است.
شکل 3. تصویر جایگاه زمانی نفخههای صور با توجه به آیه 68 سوره زمر و آیه 87 سوره نمل
نفخ صور در سایر آیات قرآن کریم علاوه بر دو آیه شریفه 68 سوره زمر و 87 سوره نمل، نفخ صور در آیات دیگری از قرآن نیز عنوان گردیده است. با توجه به پیامدهای مطرح شده برای هر نفخ صور در این آیات، مفسران هرکدام از این نفخهها را به یکی از سه نفخه فزع، اماته و احیاء نسبت دادهاند. در این میان بسیاری از تفاسیر نفخه احیاء را نفخه مورداشاره در آیات ذیل دانستهاند: 1. آیه 73 سوره انعام؛ ﴿وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ بِالحَقِّ وَ یَومَ یَقُولُ کُن فَیَکُونُ قَولُهُ الحَقُّ وَ لَهُ المُلکُ یَومَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ عالِمُ الغَیبِ وَ الشَّهادَةِ وَ هُوَ الحَکیمُ الخَبیرُ﴾ (عاملی، 1413: 1/426؛ ابن عربی، 1422: 1/206؛ میبدی، 1371: 3/396، زحیلی، 1422: 7/257؛ محلی، سیوطی، 1416: 1/139). 2. آیه 102 سوره طه؛ ﴿یَومَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ وَ نَحشُرُ المُجرِمینَ یَومَئِذٍ زُرقًا﴾ (طبرسی، 1372: 7/47؛ طباطبایی، 1417: 14/209؛ ابوالفتوح رازی، 1408: 13/187؛ محلی، سیوطی، 1416: 322) 3. آیه 51 سوره یس؛ ﴿وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُم مِنَ الأَجداثِ إِلی رَبِّهِم یَنسِلُونَ﴾ (طبرسی، 1372: 8/680؛ طباطبایی، 1417: 17/98؛ ابوالفتوح رازی، 1408: 16/158؛ صدر المتالهین، 1366: 5/159؛ شریف لاهیجی، 1373: 3/753) 4. آیه 20 سوره ق؛ ﴿وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ ذلِکَ یَومُ الوَعیدِ﴾ (طباطبایی، 1417: 18/349؛ مکارم شیرازی، 1421: 17/32؛ ابوالفتوح رازی، 1408: 18/69؛ مراغی، بیتا: 26/162) 5. آیه 18 سوره نباء؛ ﴿یَومَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأتُونَ أَفواجًا﴾ (طوسی، بیتا: 10/243؛ طبرسی، 1377: 4/427؛ مکارم شیرازی، 1421: 19/340؛ شریف لاهیجی، 1373: 4/690؛ عاملی، 1413: 3/414) 6. آیه 99 سوره کهف؛ ﴿وَ تَرَکنا بَعضَهُم یَومَئِذٍ یَمُوجُ فی بَعضٍ وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعناهُم جَمعًا﴾ (طباطبایی، 1417: 13/367؛ عیاشی، 1380: 2/343؛ ابوالفتوح رازی، 1408: 13/43؛ محلی، سیوطی1416: 307؛ مصطفوی، 1380: 13/290). در جدول 1 دیدگاههای مفسران پیرامون نفخ صور مطرح در این شش آیه، نمایش داده شده است.
جدول 1. مفسرانی که نفخ صور مطرح در آیات ششگانه را نفخه احیاء دانستهاند.
غالب مفسران نفخ صور مطرح شده در آیه ﴿فَإِذَا نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَینَهُم یَومَئذٍ وَ لَا یَتَسَاءَلُونَ﴾ (مؤمنون/101) را نیز نفخه احیاء دانستهاند (فیض کاشانی، 1415: 3/410؛ طباطبایی، 1417: 15/69؛ زحیلی، 1418: 18/105) جز آنکه به ابنعباس نسبت داده میشود که او این نفخه را نفخه اماته میدانسته است (طوسی، بیتا: 7/396؛ اندلسی، 1420: 7/584؛ طبری، 1412: 18/42) بعضی از مفسران نیز این نفخه را یکی از دو نفخه اماته یا احیاء دانستهاند. بدون آنکه یکی از این دو را برگزینند (عاملی، 1413: 2/369؛ محلی، سیوطی، 1416: 1/351) در جدول شماره 2 دیدگاه مفسران پیرامون نفخ صور مطرح آیه 101 سوره مؤمنون نمایش داده شده است.
جدول 2. دیدگاه مفسران پیرامون نفخ صور مطرح در آیه 101 سوره مؤمنون
در مورد آیات ﴿فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفخَةٌ واحِدَةٌ* وَ حُمِلَتِ الأَرضُ وَ الجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّةً واحِدَةً﴾ (حاقه/13-14) نیز دیدگاه مفسران متفاوت است. شیخ طوسی این نفخه را نفخه اماته دانسته است (طوسی، بیتا: 10/98) طبرسی اگر چه در مجمع البیان تنها به ذکر اختلافنظر بین مفسران پرداخته و خودرأیی برنگزیده است (طبرسی، 1372: 10/520) اما در جوامع الجامع این نفخه را نفخه اماته دانسته است (طبرسی، 1377: 4/348) علاوه بر او مفسران دیگری نیز در بین شیعیان (ابوالفتوح رازی، 1408: 19/383؛ فیض کاشانی، 1415: 5/219؛ شریف لاهیجی،
1373: 4/62) و اهل سنت (مراغی، بیتا: 29/54؛ طبری، 1412: 29/37) این نفخه را نفخه اماته دانستهاند؛ اما از سوی دیگر برخی از مفسران این نفخه را نفخه احیاء دانستهاند (طباطبایی، 1417: 19/397؛ محلی، سیوطی، 1416: 1/570). صاحب تفسیر البحر المحیط این نفخه را نفخه فزع دانسته است (اندلسی، 1420: 10/257). بعضی از مفسران نیز نفخه مطرح شده در این آیات را یکی از دو نفخه اماته یا احیاء دانستهاند بدون آنکه یکی از این دو را برگزینند (شیبانی، 1413: 5/231؛ عاملی، 1413: 3/359). در جدول شماره 3 دیدگاه این مفسران پیرامون نفخ صور مطرح در این آیات نمایش داده شده است.
جدول شماره 3. دیدگاه مفسران پیرامون نفخ صور مطرح در آیه 13 سوره حاقه
همانطور که این بررسی نشان میدهد، بنابر دلایلی که پیشتر به آن اشاره شد، در دیدگاه مفسران بر سر تعداد نفخههای صور، زمان و ترتیب وقوع آنها و اینکه هرکدام از آیات کدامیک از مصادیق نفخ صور را توصیف میکنند، اختلافنظرهایی به چشم میخورد؛ اما هیچیک از مفسران، مصادیق نفخ صور را خارج از سه نفخ صوری که در این پژوهش به آنها پرداخته شد، نمیدانند. بحث و نتیجهگیریدر قرآن کریم یازده بار به نفخ صور اشاره شده است. با هر بار دمیده شدن در صور تحولاتی عظیم در پهنهای گسترده در میان مخلوقات صورت میگیرد؛ اما از میان رفتن بخشی از روایات بهعنوان قرائن فهم آیات قرآن، وحدت سنخیت وقایع پیش رو و گوناگون بودن پیامدهای برشمرده شده برای هر نفخ صور در قرآن کریم، خاستگاه ایجاد دیدگاههای متفاوت میان مفسران بر سر تعداد، زمان و ترتیب وقوع نفخههای صور شده است. بررسی آیات مربوط به «نفخ صور» در قرآن کریم بهمنظور کشف زمان و ترتیب به وقوع پیوستن این نفخهها بر روی خط سیر زمان، روشن میسازد که در قرآن کریم از سه نفخ صور متفاوت با پیامدهای گوناگون در مقاطع زمانی آینده سخن به میان آمده است که به ترتیب زمان وقوع
عبارتاند از: نفخ صور فزع، نفخ صور اماته و نفخ صور احیاء. با نفخ صور فزع که بعد از ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه و در پایان جنگهای جبهه حق و باطل صورت میگیرد، پیروزی جبهه حق بر جبهه باطل در تمام فضای آسمانها و زمین محقق خواهد شد. با نفخ صور اماته، نشئه دنیا به پایان میرسد و برای اهل آسمانها و زمین حالت موت پیش میآید و پس از آن با نفخه احیاء مجدداً حیات به آنها بازگردانده شده و برپایی قیامت آغاز میگردد و همگان ناظر برپایی قیامت خواهند بود. ویژگیهای سه نفخ صور در جدول شماره 4 با هم مقایسه شدهاند.
جدول شماره 4. مقایسه سه نفخ صور
[1]. ﴿قُل سیرُوا فِی الأَرضِ فَانظُرُوا کَیفَ بَدَأَ الخَلقَ ثُمَّ اللهُ یُنشِئُ النَّشأَةَ الآخِرَةَ إِنَّ اللَهَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ﴾ (عنکبوت/20). [2]. رجوع کنید به (فیض کاشانی، 1415: 5/11؛ قمی، 1368: 12/170؛ طبرسی، 1372: 9/124؛ طباطبایی، 1417: 18/186؛ شیبانی 1413: 5/10؛ عاملی، 1413: 3/197؛ اندلسی، 1420: 9/431؛ محلی، سیوطی، 1416: 505؛ آلوسی، 1415: 13/162؛ زمخشری، 1407: 4/294). [3]. ﴿فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکاَنَت وَردَةً کاَلدِّهَانِ﴾ (رحمان/37)، ﴿وَ انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِىَ یَومَئذٍ وَاهِیَةٌ﴾ (حاقه/16)، ﴿إِذَا السَّمَاءُ انفَطَرَت﴾ (انفطار/1). [4]. ﴿فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَت﴾ (مرسلات/8)، ﴿وَ إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَت﴾ (تکویر/2)، ﴿وَ إِذَا الکَوَاکِبُ انتَثرَت﴾ (انفطار/2)، ﴿یَومَ نَطوِى السَّمَاءَ کَطَىِّ السِّجِلِّ لِلکُتُبِ کَمَا بَدَأنَا أَوَّلَ خَلقٍ نُّعِیدُهُ وَعدًا عَلَینَا إِنَّا کُنَّا فَعِلِینَ﴾ (انبیاء/104). [5]. ﴿یَومَ تَشَقَّقُ الأَرضُ عَنهم سِرَاعًا ذَلِکَ حَشرٌ عَلَینَا یَسِیرٌ﴾ (ق/44) [6]. ﴿اقترَبَتِ السَّاعَةُ وَ انشَقَّ القَمَرُ﴾ (قمر/1). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قرآن کریم. آلوسى، سید محمود (1415 ق). روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم. بیروت: دارالکتب العلمیة. ابن شهر آشوب، محمد بن على (1369ق). متشابه القرآن و مختلفه. قم: داربیدار للنشر. ابن عربی، محی الدین (1422 ق). تفسیر ابن عربى. بیروت: داراحیاء التراث العربى. ابوالفتوح رازى، حسین بن على (1408 ق). روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن. مشهد: پژوهشهاى آستان قدس. العروسى الحویزى، عبد على بن جمعة (1415ق). تفسیر نور الثقلین. قم: اسماعیلیان. اندلسى، ابو حیان محمد بن یوسف (1420 ق). البحر المحیط فى التفسیر. بیروت: دارالفکر. بحرانى، سید هاشم بن سلیمان (1374 ش). البرهان فی تفسیر القرآن. قم: مؤسسه بعثة. حر عاملى، محمد بن حسن (1418 ق). الفصول المهمة فی أصول الأئمة. قم: مؤسسه معارف اسلامى امام رضا. حسینی زبیدی، محمد مرتضى (1414ق). تاج العروس من جواهر القاموس. بیروت: دارالفکر. حلى، حسن بن سلیمان (1421ق). مختصر البصائر. قم: مؤسسة النشر الإسلامی. دیلمى، حسن بن محمد (1412ق). إرشاد القلوب إلى الصواب. قم: الشریف الرضی. راغب أصفهانى، حسین بن محمد (1412ق). مفردات ألفاظ القرآن. بیروت: دار القلم. زحیلى، وهبة بن مصطفى (1422ق). تفسیر الوسیط. دمشق: دار الفکر. زمخشرى، محمود بن عمر (1407 ق). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل. بیروت: دار الکتاب العربی. زحیلى، وهبة بن مصطفى (1418ق). التفسیر المنیر فى العقیدة و الشریعة و المنهج. بیروت: دارالفکر المعاصر. سورآبادى، ابوبکر عتیق بن محمد (1380 ش). تفسیر سورآبادى. تهران: فرهنگ نشر نو. شیبانى، محمد بن حسن (1413 ق). نهج البیان عن کشف معانى القرآن. تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامى. شریف لاهیجى، محمد بن على (1373ش). تفسیر شریف لاهیجى. تهران: دفتر نشر داد. طباطبایى، سید محمدحسین (1417 ق). المیزان فى تفسیر القرآن. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. طبرسى. احمد بن على (1403 ق). الإحتجاج على أهل اللجاج. مشهد: نشر مرتضى. طبرسى، فضل بن حسن (1372 ش). مجمع البیان فى تفسیر القرآن. تهران: ناصر خسرو. طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر (1412 ق). جامع البیان فى تفسیر القرآن. بیروت: دارالمعرفة. طریحی، فخر الدین بن محمد (1375ش). مجمع البحرین. تهران: مرتضوى. طوسى، محمد بن حسن (بیتا). التبیان فى تفسیر القرآن. بیروت: دار احیاء التراث العربی. عاملى، على بن حسین (1413ق). الوجیز فى تفسیر القرآن العزیز. قم: دار القرآن الکریم. فراهیدى، خلیل بن أحمد (1409ق). کتاب العین. قم: نشر هجرت. فخرالدین رازی، محمد بن عمر (1420 ق). مفاتیح الغیب. بیروت: دار احیاء التراث العربى. فیض کاشانى، ملا محسن (1415 ق). تفسیر الصافى. تهران: الصدر. فیومى، أحمد بن محمد (1414ق). المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی. قم: موسسه دار الهجرة. قرطبى، محمد بن احمد (1364ش). الجامع لأحکام القرآن. تهران: انتشارات ناصر خسرو. قمى، على بن ابراهیم (1404ق). تفسیر قمى. قم: دار الکتاب. قمی، محمد بن محمدرضا (1368ش). تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب. تهران: سازمان چاپ و انتشارات. کاشانى، ملا فتحالله (1423ق). زبدة التفاسیر. قم: بنیاد معارف اسلامى. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق (1407ق). الکافی. تهران: دارالکتب الإسلامیة. محلى، جلال الدین (سیوطى. جلالالدین) (1416ق). تفسیر الجلالین. بیروت: مؤسسة النور للمطبوعات. مراغى، احمد بن مصطفى (بیتا). تفسیر المراغى. بیروت: داراحیاء التراث العربى. مصطفوى، حسن (1380ش). تفسیر روشن. تهران: مرکز نشر کتاب. مکارم شیرازى، ناصر (1421 ق). تفسیر نمونه. قم: مدرسه امام على بن ابیطالب. میبدى، رشیدالدین احمد بن ابى سعد (1371 ش). کشف الأسرار و عدة الأبرار. تهران: انتشارات امیرکبیر. نعمانی، محمد بن ابراهیم (1397ق). الغیبة. تهران: نشر صدوق. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,770 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 866 |