تعداد نشریات | 41 |
تعداد شمارهها | 1,121 |
تعداد مقالات | 9,574 |
تعداد مشاهده مقاله | 17,372,309 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,121,547 |
مواضعِ رتوریکی در تاریخنگاریِ عصرِ صفوی | ||
دوفصلنامه علمی بلاغت کاربردی و نقد بلاغی | ||
مقاله 11، دوره 6، شماره 2 - شماره پیاپی 12، اسفند 1400، صفحه 166-155 اصل مقاله (328.55 K) | ||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30473/prl.2022.60692.1897 | ||
نویسندگان | ||
حمزه کفاش؛ محمود فتوحی* | ||
دانشگاه فردوسی مشهد | ||
چکیده | ||
در میان همهی رویکردهایی که در نقد ادبی دستمایهی پژوهشگران بوده است، سهم نقدِ رتوریکی بسیار ناچیز است. نقدِ رتوریکی که از آن با عنوان نقدِ نو- ارسطویی هم یاد میشود در سال 1925 توسط هربرت ویچلز با ارائهی مقالهایی با عنوان «نقدِ ادبیِ سخنوری » بنیاد نهاده شد. او در این مقاله به چارچوبهای اصلی این نقد پرداخت و تفاوتهای آن را با نقدِ ادبی نشان داد. پس از وی نقدِ رتوریکی با به کارگیری آموزههای آموزگاران خطابه، مانند ارسطو، کیکرو، کوئینتیلیان و ... قصد دارد تا راهبردهای اقناعی متن را کشف و آنان را بررسی کند. این نقد عواملی مانند، سخنور، مخاطب، شیوههای کشف استدلال، اعتبارِ شخصی (اتوس)، شورمندی (پاتوس) و لوگوس و هم چنین دیگر ابزارهای رتوریکی را برای تحلیل متن به کار میبندد. باتوجه به این توضیحات یکی از روشهای نقد رتوریکی نقدِ نو-ارسطویی است. در این شیوه منتقد با به کارگیری ارکان خطابه در پی دستیابی به شیوه هایی است که سخنور قصد در اقناع مخاطب داشته است. ادر این مقاله تنها یکی از بخشهای نقدِ رتوریکی یعنی سخنیابی (ابداع) را به کار بستهایم. رکنِ سخنیابی به آن بخش از خطابه نظر دارد که خطیب میبایست روشی را برای ارائهی سخنِ خود بیابد. هدف این مقاله این است که تاریخنگاران دورهی صفوی برای این که روایتشان را باورپذیرتر کنند، از چه مواضعی برای شروعِ موضوعِ سخنِ خود بهره میگرفتند. به عبارت دیگر پشت هر موضعی استدلالی نهفته است که تاریخنگار میخواهد آن را برای مخاطب عرضه کند تا از آن طریق مخاطب را اقناع کند. | ||
کلیدواژهها | ||
تاریخنگاری؛ صفویه؛ نقدِ رتوریکی؛ نقد نو- ارسطویی؛ مواضع | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Rhetorical Topics in Safavid Historiography | ||
نویسندگان [English] | ||
Hamzeh Kaffash؛ Mahmood Fotoohi | ||
Ferdowsi of University | ||
چکیده [English] | ||
Among all the approaches that have been the focus of scholars in literary criticism, the share of rhetorical criticism is very small. Rhetorical critique, also known as Neo-Aristotelian critique, was founded in 1925 by Herbert Witches with a paper entitled "Literary Criticism of Oratory". In this article, he discusses the main frameworks of this critique and shows its differences with literary criticism. He made a distinction between literary criticism and rhetorical criticism there. After him, rhetorical critique, using the teachings of oratory teachers, such as Aristotle, Cicero, Quintilian, etc., intends to discover and examine the persuasive strategies of the text. This critique uses factors such as eloquence, audience, methods of reasoning, ethos, pathos and logos, as well as other rhetorical tools for text analysis. In this method, the critic seeks to achieve the methods that the speaker intended to persuade the audience by using the elements of the speech In this article, we will use only one part of rhetorical criticism, namely invention. The speaking element is the part of the speech in which the speaker must find a way to present his speech This subject has changed in modern literature and rhetoric from that used in traditional rhetoric.The purpose of this article is to show what topics the historians of the Safavid period took in order to make their narrative more believable. In other words, behind every topic there is an argument that the historian wants to present to the audience in order to convince the audience. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Historiography, Safavid, Rhetorical Criticism, Neo-Aristotelian Criticism, Topics | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 159 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 190 |